سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آن که میان خود و خدا را به صلاح دارد ، خدا میان او و مردم را به صلاح آرد ، و آن که کار آخرت خود درست کند ، خدا کار دنیاى او را سامان دهد ، و آن که او را از خود بر خویشتن واعظى است ، خدا را بر او حافظى است . [نهج البلاغه]
فقط خدا
 
 RSS |خانه |ارتباط با من| درباره من|پارسی بلاگ
»» وجه تسمیه حضرت زهرا به انسیه حورا

وجه تسمیه حضرت فاطمه علیهاالسلام

به انسیه حوراءِ


پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: خداوند نور حضرت فاطمه سلام الله علیها را پیش از آفرینش زمین و آسمان‌ها آفرید. عرض شد: یا رسول‌الله! مگر حضرت فاطمه علیهاالسلام از جنس آدمیان نیست؟ فرمود: او حور است در قالب آدمیان. خداوند نور وی را در صُلب آدم به ودیعه گذاشت و از صلب من بیرون آورد، هر گاه شوق بهشت می‌کنم، فاطمه را می‌بوسم. (1)

ابن‌عباس در خبر مفصلی از پیغمبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که در ساق عرش نوری دیدم که فروزنده بود مانند حوریان بهشتی. پرسیدم کیست؟ گفتند: این دختر،«انسیه حوراء» است و او از میوه‌های بهشتی تکوّن یافته است.

حوریه‌ای است به صورت انسیه و انسیه‌ای است به معنی حوریه و چون درِ بهشت را گشودند، بوی حضرت فاطمه علیهاالسلام را استشمام کردم.

ابن‌عباس در خبر مفصلی از پیغمبر صلی الله علیه و آله نقل کرده که در ساق عرش نوری دیدم که فروزنده بود مانند حوریان بهشتی. پرسیدم کیست؟ گفتند: این دختر،«انسیه حوراء» است و او از میوه‌های بهشتی تکوّن یافته است. حوریه‌ای است به صورت انسیه و انسیه‌ای است به معنی حوریه و چون درِ بهشت را گشودند، بوی حضرت فاطمه علیهاالسلام را استشمام کردم.

مراد از حوریه این است که مانند انسان و انسیه، به کدورات عالم طبع، آلوده نشده و چون ملکه نوری است که به همه صور می‌توان متشکل گردد.

اصل حورالعین، از طبیعت ملک و نورانیت است و حضرت فاطمه، انسیه‌ای است که به نورانیت و روحانیت فرشتگان است. چون بشریت، مستلزم کثرت کثافات عنصری مادی است؛ حضرت فاطمه انسیه حوراء از کدورت طبیعت بشری دور و منزه است و او موجودیت بین فرشتگان و بشر است.

بدین جهت حضرت زهرا سلام الله علیها را «انسیه حوراء» گفتند که روح افزا و روح بخش و روح انگیز بود و در طینت سنخیتی او، کدورات و پلیدی وجود نداشته است.

بدین جهت حضرت زهرا سلام الله علیها را «انسیه حوراء» گفتند که روح افزا و روح بخش و روح انگیز بود و در طینت سنخیتی او، کدورات و پلیدی وجود نداشته است.

«انسیه حوراء»؛ یک فرشته‌ای به صورت ترکیب عنصری بشری است که در لطافت و ملاحت، حوراء و در صورت، بشری بود که آلوده به پلیدی‌های مادی نشده است.(2)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » setarehashemi ( سه شنبه 88/4/2 :: ساعت 5:53 عصر )
»» ام ابیها



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » setarehashemi ( سه شنبه 88/4/2 :: ساعت 5:40 عصر )
»» حضرت فاطمه (س)

 

زندگینامه حضرت فاطمه زهرا<\/h2>



زندگینامه چهارده معصوم علیهم السلام ص‏37

 

آیة الله مظاهرى

اسم آن خانم، فاطمه است و براى آن بزرگوار هشت لقب ذکر کرده‏اند: صدیقه، راضیه، مرضیه، زهرا، بتول، عذرا، مبارکه و طاهره (1) . از بعضى روایات استفاده مى‏شود که زکیه و محدثه از القاب آن خانم است و کنیه او ام ابیها است. (2)

عمر آن بزرگوار تقریبا هجده سال است. در روز جمعه بیستم جمادى الثانى سال دوم بعثت‏به دنیا آمد (3) و سال یازدهم از هجرت، سوم جمادى الثانى (4) به دست گردانندگان سقیفه بنى ساعده شهید شد.

شخصیت‏حضرت زهرا را با این بحث کوتاه نمى‏توان معرفى کرد و آنچه در اینجا آورده مى‏شود، قطره‏اى از دریاى فضیلت آن صدیقه شهیده است.

شخصیت اسلامى از دو راه یافت مى‏شود: از راه نسب و از راه حسب و فضایل نفسانى. شخصیت نسبى که اسلام آن را پذیرفته است، تحت تاثیر عوامل مختلفى است: قانون وراثت، تغذیه از راه مشروع، تاثیر محیط، تاثیر همسر و رفیق، اولاد صالح و غیره در تشکیل چنین شخصیتى نقش دارند. زهرا سلام الله علیها از نظر قانون وراثت، پدرى چون رسول گرامى دارد که به گفته سعدى همه مراتب انسانیت را به کمالاتش پیموده است. همه تاریکى‏ها به جمالش روشن شده است و همه صفات او در انتهاى خوبى است:

بلغ العلى بکماله کشف الدجى بجماله حسنت جمیع خصاله صلوا علیه و آله

مادرى چون خدیجه دارد که باید گفت اسلام مرهون زحمات آن بزرگوار است. مادرى که سه سال، مسلمانان محصور در شعب ابى طالب را اداره کرد و همه اموال خود را در این راه خرج کرد. مادرى که چندین سال در مکه با آن مصیبتهاى کمر شکن ساخت، و دوش بدوش رسول اکرم، اسلام را یارى فرمود و در این راه سنگها به بدن مبارکش فرود آمد، بى حرمتیها به او وارد شد، شماتتها در این راه دید و هرچه این اتفاقات بیشتر مى‏شد، صبر و استقامت او زیادتر مى‏گشت.

و اما از نظر قانون تاثیر غذا: مورخین نوشته‏اند که وقتى اراده حق تعالى به خلقت زهرا سلام الله علیها تعلق گرفت، پیامبر گرامى مامور شد که چهل شبانه روز در کوه حرا به ریاضت دینى پردازد. (5)

حضرت خدیجه در خانه خود، از مردم گوشه گرفته و به عبادت مشغول بود و پیامبر گرامى در کوه حرا، پس از آن مدت فرمان آمد که پیامبر به خانه بازگردد. از عالم ملکوت براى آنان غذا آوردند. سپس نور زهرا به حضرت خدیجه منتقل شد.

از نظر تاثیر محیط، زهرا علاوه بر آنکه در دامن مادرى فداکار، با گذشت و با استقامت، و در دامن پدرى چون پیامبر گرامى پرورش یافت، محیط زندگى او محیط پر تلاطمى بود. مکه با آن مصیبتها و حوادث ناگوار، محیط پرورش او بود. در شعب ابى طالب با آن حوادثى زندگى کرد که امیرالمومنین در نهج البلاغه آنجا را براى معاویه چنین توصیف مى‏کند: «شما ما را سه سال در میان آفتاب زندانى کردید، به طورى که بچه‏هاى ما از گرسنگى و تشنگى مردند، بزرگان ما پوست گذاردند، صداى آه و ناله زنها و بچه‏ها بلند بود...» روشن است‏بچه‏اى که در این چنین محیطى پرورش یابد; مخصوصا اگر مربى‏اى چون پیامبر گرامى داشته باشد، استقامت او، صبر او و سعه صدر او زیاد خواهد بود:

ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست عاشقى شیوه رندان بلاکش باشد

زهرا سلام الله علیها از نظر همسر و مصاحب، و از نظر اولاد صالح نیز، فوق العاده است. شوهرى چون امیرالمومنین دارد که بیش از سیصد آیه از قرآن شریف درباره او نازل شده. (6)

شوهرى که از نظر تاریخ، قطعى است که اسلام مرهون او است. شوهرى که به اقرار خود اهل تسنن، عمر بیش از هفتاد مرتبه در مواقع مختلفه گفته: لولا على لهلک عمر. (7)

فرزندانى چون حسن، حسین، زینب و کلثوم دارد که اگر نبودند، قطعا اسلام نبود و به گفته امام حسین و على الاسلام السلام (8) زهرا از نظر فرزند، ام الائمه است، سر مستودع است، مادر عصاره عالم خلقت، حضرت بقیة الله عجل الله تعالى فرجه الشریف است.

و اما از نظر فضایل انسانیت، چه مى‏توان گفت در حق کسى که پیامبر گرامى (ص) کرارا درباره‏اش فرموده است: ان الله اصطفیک و طهرک و اصطفیک على نساء العالمین. (9)

همانا خداوند تو را برگزیده و پاکیزه و معصوم گردانیده و تو را بر همه زنها رجحان داده است.

اگر براى فضیلت زهرا چیزى جز سوره کوثر نبود، زهرا را بس بود که بگوید نزد خداوند افضل و برتر از عالمیانم.

انا اعطیناک الکوثر فصل لربک و انحر ان شانئک هو الابتر. (10)

همانا کوثر را بر تو ارزانى داشتیم، پس براى پروردگارت نماز گزار و قربانى کن، به درستى که بدخواه تو دنباله بریده است.

زهرا از نظر ایمان، راضیه و مرضیه است:

«یا ایتها النفس المطمئنة ارجعى الى ربک راضیة مرضیة فادخلى فى عبادى و ادخلى جنتی‏». (11)

«اى نفس مطمئنه! - که به مقام شهود رسیده‏اى - بیا به سوى پروردگارت خشنود شده، و داخل در زمره بندگان من شو و داخل شو در بهشت من.» ما باید بدانیم که القاب چهارده معصوم، کنیه‏هاى آنان و اسماء آنان بى سبب نیست. همه آنها سر دارد. معنى ندارد زهرا، صدیقه; زکیه; طاهره; محدثه و ... نباشد و به این‏گونه لقبها متصف شود. اگر جبرئیل نیاید و با او محادثه نکند و به او محدثه بگویند، دروغ است: تعالى الله عما یقول غیر العارفین فى حقهم، و معنى ندارد کسى محدثه باشد و ایمانش به مرتبه شهود نرسیده باشد.

زهرا از نظر علم داراى مصحف است.<\/h3>

از نظر روایات، کتابهایى نزد ائمه طاهرین است که از جمله آن کتابها مصحف فاطمه سلام الله علیها است.

این کتاب را ائمه به آن افتخار مى‏کرده‏اند و مى‏گفتند: علم ما کان و یکون و ما هو کائن در آن است; و به خط امیرالمؤمنین و املاى حضرت زهرا سلام الله علیهما مى‏باشد. (12)

زهرا از نظر زهد<\/h3>

شبى که زهرا به خانه امیرالمومنین مى‏رفت، امیرالمومنین فرش خانه‏اش را از شن تهیه کرد و رسول اکرم جهازیه‏اى براى زهرا سلام الله علیها تهیه فرمود که همه آن جهازیه شصت و سه درهم مى‏شد.

جهازیه عبارت بود از:

1- عبا 2- مقنعه 3- پیراهن 4- حصیر 5- پرده 6- لحاف 7- دستک 8- بالش 9- آفتابه 10- آب خورى 11- کوزه 12- کاسه 13- آسیاى دستى 14- مشک آب 15- حوله 16- پوست گوسفند.

پیامبر گرامى چون جهازیه را دید از چشمهاى مبارکش اشک جارى شد و فرمود: «خدایا این جهازیه را که غالب آن از گل است مبارک کن!» (13) زهرا به خانه شوهر مى‏رود و در وسط راه پیراهنى را که از جمله جهازیه او است، به فقیر مى‏دهد و با همان پیراهن کهنه‏اى که داشت‏به خانه امیرالمؤمنین رهسپار مى‏شود. (14)

شب عروسى پایان گرفت و صبح، پیامبر گرامى به دیدن زهرا آمد و هدیه آورد. هدیه پیامبر گرامى این بود: على فاطمة خدمت ما دون الباب و على على خدمت ما خلفه.

کارهاى داخل خانه براى فاطمه است و کارهاى خارج از خانه براى على.

زهرا از این هدیه، ازاین تقسیم کار به قدرى خشنود شد که فرمود:

ما یعلم الا الله ما داخلنى من السرور (15)

جز خداوند کسى نمى‏داند که از این تقسیم کار چقدر خشنودم.

عبادت زهرا<\/h3>

در روایات آمده است که زهرا به قدرى روى پا ایستاد و عبادت کرد که پاهاى او متورم شد (16) امام حسن علیه السلام مى‏گوید، مادرم از اول شب تا صبح عبادت مى‏کرد و هرگاه از نماز فارغ مى‏شد، به دیگران دعا مى‏کرد. از او پرسیدم که چرا به ما دعا نکردید؟ فرمود: عزیز من اول دیگران، سپس ما - الجار ثم الدار. - (17)

تسبیح حضرت زهرا سلام الله علیها بسیار با فضیلت است. امام صادق علیه السلام فرموده:

«تسبیح جده‏ام زهرا سلام الله علیها نزد من از هزار رکعت نماز بهتر است‏» . (18)

مى‏گویند: زهرا براى کمک، خادمه‏اى لازم داشت و گرفتن خادم و خادمه در آن زمان رایج و بلکه لازم بود. چون زهرا سلام الله علیها بر رسول الله وارد شد قبل از آنکه در این مورد چیزى بگوید، پیامبر فرمود: زهرا جان مى‏خواهى چیزى به تو یاد دهم که بهتر از دنیا و آنچه در آن است‏باشد؟ و تسبیح مشهور را به او یاد داد.

زهرا سلام الله علیها با خوشحالى تمام به خانه بازگشت و به امیرالمومنین عرض کرد با دعایى که از پدرم صلوات الله علیه گرفته‏ام، خیر دنیا نصیب من شده است.

سخاوت و ایثار زهرا<\/h3>

مفسرین شیعه و سنى اتفاق دارند که روزى زهرا سلام الله علیها با اطرافیانش روزه بودند. در هنگام افطار فقیرى رسید و از آنها چیزى خواست. زهرا، شوهرش، بچه‏هایش و خادمه‏اش افطار خود را به آن گدا دادند. زهرا براى افطار روز بعد نانى تهیه کرد. یتیمى آمد، زهرا نان را به یتیم داد در مرتبه سوم نانى تهیه نمود اسیرى آمد و افطار خود را به او داد و بالاخره هر سه شب را بدون افطار صبح کرد و آیه شریفه نازل شد «و یطعمون الطعام على حبه مسکینا و یتیما و اسیرا. انما نطعمکم لوجه الله لا نرید منکم جزاءا و لا شکورا!» (19) «و اطعام کردند طعامى را که دوست داشتند به مسکین و یتیم و اسیر جز این نیست که این کار را فقط براى خدا مى‏کنیم و از شما جز او سپاسى نمى‏خواهیم‏» . (20)

در خاتمه به تفسیر کنیه و اسم ایشان مى‏پردازیم.<\/h3>

براى القاب زهرا، تفسیرها، تاویلها و گفتگوها چندان است که در این نوشته مجال بازگو کردن همه آن نیست فقط به طور فشرده به تفسیر کنیه و اسم ایشان مى‏پردازیم.

زهرا را ام ابیها گفته‏اند و این کنیه را که افتخارى بر آن حضرت است، پیامبر گرامى به ایشان داده است. (21)

ام ابیها به معناى «مادر پدرش‏» ; یعنى زهرا مادر پدر خویش است. این کنیه معانى مختلفى دارد اما بهترین معنى همان است که پیامبر (ص) به این کنیه داد یعنى: «زهرا علت غایى جهان هستى است.» و اگر کسى ادعا کند که واسطه فیض عالم هستى نیز هست، ادعاى او بدون دلیل به گزاف نیست.

واما فاطمه، فاطمه را فاطمه گفته‏اند و این تسمیه اسرارى دارد و همه آن اسرار از روایات بهره‏مند است:

1- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت من الشر (22)

فاطمه، فاطمه نامیده شده است; چرا که از شر بریده و جدا است.

این جمله اشاره به عصمت زهرا سلام الله علیها است; زیرا مسلما معصومه است و آیه «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا» (23) درباره او است. (24)

2- سمیت فاطمة لانها فطمت عن الطمث. (25)

فاطمه را فاطمه گوید زیرا بریده است از خونى که زنها مى‏بینند. این تفسیر اشاره به طهارت ظاهرى زهرا سلام الله علیها است; زیرا از نظر روایات، چنانچه زهرا مطهره بود از نظر معنى، طاهره بود از خون حیض، نفاس و استحاضه.

3- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت عن الخلق فاطمه را فاطمه گفتند، براى اینکه بریده شده بود از خلق.

این تفسیر اشاره به مقام فنا و لقاى زهراى مرضیه است. کسى که در دل او هیچ کس جز خدا نبود دل او فقط مشغول به خدا است.

4- سمیت فاطمة فاطمة لان الخلق فطموا عن کنه معرفتها.

فاطمه، فاطمه نام گرفت; زیرا مردم از معرفت او بریده شده‏اند و قدرت بر شناخت‏حقیقت او ندارند و این تفسیر اشاره به همان مقامى دارد که به واسطه آن مقام ام ابیها نامیده شده است.

5- سمیت فاطمة فاطمة لانها فطمت هى و شیعتها عن النار. (26)

فاطمه را فاطمه گفتند; چون شیعیان خود را از آتش مى‏رهاند و نجات مى‏دهد. این تفسیر اشاره به شفاعت اوست.

6- سمیت فاطمة فاطمة لان اعدائها فطموا عن حبها

فاطمه را فاطمه گفتند، چون دشمنان او بریده مى‏شوند ازمحبت او، و روشن است که کسى که محبت اهل بیت را ندارد به رو در آتش انداخته مى‏شود.

در حق فاطمه چه توان گفت که پیامبر گرامى صلى الله علیه و اله و سلم چون بر زهرا سلام الله علیها وارد مى‏شد یا زهرا سلام الله علیها بر او وارد مى‏شد، چهره زهرا سلام الله علیها و دست زهرا سلام الله علیها را مى‏بوسید و او را استقبال مى‏کرد و به جاى خود مى‏نشانید. (27)

و مى‏فرمود: من بوى بهشت را از سینه زهرا استشمام مى‏کنم، ولى همین زهرا سلام الله علیها به قدرى براى دیگران متواضع است که وقتى امیرالمؤمنین علیه السلام از او اجاره مى‏خواهد که کسانى بر خانه زهرا سلام الله علیها وارد شوند، زهرا با آنکه ازاین ملاقات سخت‏بیزار است; (28) اما چون على علیه السلام مى‏خواهد آن بانوى متواضع درمقابل شوهر مى‏گوید: خانه، خانه تو و من هم کنیز تو هستم. (29)

زنى مى‏آید و از زهرا سلام الله علیها مساله‏اى سوال مى‏کند اما چون بیمارى فراموشى دارد، ده بار برمى‏گردد و مساله را سوال مى‏کند در بار دهم از زهرا سلام الله علیها عذر خواهى مى‏کند و زهرا در جواب مى‏فرماید: «در هر بار، پروردگار عالم به من پاداشهاى زیادى عنایت مى‏کند پس تکرار سوال تو عذر ندارد» . (30)

زهرا سلام الله علیها وقتى پدر بزرگوارش فضه خادمه را به او داد به دستور پدر کارهاى خانه را قسمت کرد: یک روز زهرا سلام الله علیها کارها را انجام مى‏داد و روز دیگر نوبت فضه بود. (31)

نباید فراموش شود و بانوان باید بدانند که زهرا سلام الله علیها و همه اهل بیت علیهم السلام سرمشق زندگى ما هستند، همه باید از پیامبر گرامى و خاندان او سرمشق بگیرند.

قرآن چنین دستور مى‏دهد:

لقد کان لکم فى رسول الله اسوة حسنة لمن کان یرجوا الله و الیوم الاخر... (32)

به تحقیق که رسول خدا سرمشق است‏براى کسانى که امید به خدا و روز جزا دارند.

ما اگر سعادت دو جهان را بخواهیم باید پیرو رسول اکرم و اهل بیت گرامى او باشیم. بانوان اسلامى وقتى به سعادت مى‏رسند که در عفت، ایثار، فداکارى، مردم دارى، شوهر دارى، خانه دارى وتربیت اولاد، پیرو زهرا سلام الله علیها باشند.

صاحب وسایل الشیعه در جلد دوم وسایل قضیه‏اى از زهرا سلام الله علیها نقل مى‏کند که همه مخصوصا بانوان اسلامى باید به آن توجه داشته باشند.

مضمون همه روایات چنین است: «فضه خادمه در روزهاى آخر عمر زهرا، سلام الله علیها او را مهموم و مغموم یافت. علت را پرسید زهرا گفت: «چون جنازه مرا بلند مى‏کنند حجم بدن من نمایان است و نامحرم حجم بدن مرا مى‏بیند.» فضه مى‏گوید شکل عمارى را براى زهرا رسم کردم و گفتم: در عجم رسم است افراد باشخصیت را در عمارى مى‏گذارند. زهرا شاد شد، تبسم نمود و وصیت کرد که جنازه او را در عمارى بگذارند.

همه مى‏دانیم که وصیت مؤکد کرد که امیرالمؤمنین علیه السلام او را شب غسل دهد و کفن و دفن کند و کسى را هم خبر نکند. (33)



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » setarehashemi ( سه شنبه 88/4/2 :: ساعت 5:36 عصر )
»» المهدی طاووس اهل الجنه



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » setarehashemi ( دوشنبه 88/4/1 :: ساعت 11:32 صبح )
»» جلوه و جمال جوان در سیمای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و

جلوه و جمال جوان در سیمای حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف و یاران

نسل جوان چون از فطرت دست نخورده و سرشت پاکی بهره‌مند است در طول تاریخ همواره از حرکتهای اصلاحی و دینی استقبال و حمایت کرده است. در آغاز رسالت پیامبر صل الله علیه و آله و سلم و پیش از آشکار شدن رسالت آن حضرت، تعداد چشمگیری از جوانان به افکار و اندیشه‌های حضرت لبیک گفتند و اسلام آوردند. از سوی دیگر، رسول گرامی اسلام به جوانان عنایت ویژه‌ای داشت و اغلب از آن‌ها در امور مهم اجرایی، نظامی، دینی و غیره بهره می‌گرفت و بعضی را به عنوان نماینده و سفیر نزد پادشاهان و رهبران کشورهای دیگر می‌فرستادند که گاهی آن حضرت به خاطر همین گزینش‌ها مورد اعتراض اصحاب میانسال قرار می‌گرفت.[1] در زمان امام علی علیه السلام و سایر امامان معصوم هم، جوانان نقش و جایگاه مهمی داشتند، چنانکه نقش جوانان در قیام تاریخی کربلا بر کسی پوشیده نیست. علاوه بر شواهد تاریخی، تجربه انقلاب اسلامی ایران هم این واقعیت را به وضوح نشان داد. قشر پرشور و پویای جوان در تمام مراحل انقلاب، حضوری حماسی داشته و از جان خود در راه رشد، بالندگی و پیروزی انقلاب مایه گذاشتند، بعد از پیروزی نیز،‌این قشر در برابر انواع و اقسام ترفندهای دشمن مقاومت کرد، به گونه‌ای که می‌توان گفت اگر حضور چشمگیر و حماسی جوانان در انقلاب اسلامی ایران صورت نمی‌گرفت امروزه سرنوشت انقلاب و جایگاه آن معلوم نبود.

در رکاب حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف

شواهد معتبر تاریخی و تجربه‌های عینی درنهضت بزرگ اسلامی ایران به خوبی نشان می‌دهند که نقش قشر جوان در ظهور حضرت حجت و حکومت آن حضرت به مراتب چشمگیرتر از گذشته و امروز خواهد شد و خدمات جوانان در راه تحقق آرمانهای امام عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف به اوج خود خواهد رسید، این موضوع با روایتی از امام صادق علیه السلام مورد تأکید قرار گرفته، ایشان می‌فرمایند: «هنگام ظهور حضرت مهدی، جوانان شیعه در حالی که بر روی بامهای خانه هایشان در خواب به سر می‌برند همگی در یک شب به ندای آسمانی آن حضرت لبیک می‌گویند و در همان شب، بدون وعده قبلی به سوی مکه می‌شتابند در بامداد خود را به آن شهر می‌رسانندو به زیارت امام و رهبر خویش نایل می‌شوند».[2]

اولین سفیر جوان

امام جعفر صادق علیه السلام فرمود: هنگام ظهور آن حضرت، جوانی از سوی آن حضرت به عنوان سفیر انتخاب می‌شود و از جانب آن حضرت به سوی مکه می‌رود، تا پیام امام را به اهل مکه برساند و آن‌ها را به پیروی از حکومت حق فراخواند (دربرخی روایات، از او باعنوان «نفس زکیه» و «سید حسنی» یاد شده است). وی خود را به مکه می‌رساند و پیام آن حضرت را به مردم ابلاغ می‌کند، اما حکمرانان مکه او را میان رکن و مقام به شهادت می‌رسانند. این جوان سلحشور، نخستین سفیر حضرت حجت و اولین شهید در راه تحقق حکومت جهانی امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف است.[3]

313 یاور جوان

اوصاف و خصوصیاتی که در احادیث منقول از ائمه هدی علیهم السلام برای 313 نفر از اصحاب خاص امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف ذکر شده، عبارت است از: «جوان، عالم، فقیه، عارف، ایمان استوار، شجاع، متواضع، شیفتة شهادت و...» صفت جوانی یکی از ویژگیهای این گروه می‌باشد.

حضرت علی علیه السلام فرمود: اصحاب و یاران حضرت مهدی جوانانی هستند که در میان آنها پیرمرد به چشم نمی‌خورد مگر خیلی اندک مانند سرمه در چشم و نمک در غذا که کم‌ترین چیزی است».[4]

منجی جوان

در کلمات بیشتر امامان معصوم علیهم السلام صفت جوانی یکی از ویژگیهای حضرت مهدی مطرح شده و با عبارات گوناگونی جوانی آن حضرت مورد تأکید قرار گرفته که به چند نمونه از آن روایات اشاره می‌شود.

1. امام علی علیه السلام فرمود: مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، جوانی از قبیله قریش و مرد چابک و ماهری از تبار دلیر مردان است که در سن 30 یا کمتر از 40 سال ظهور می‌کند.»[5]

2. امام حسن علیه السلام فرمود: خداوند عمر حضرت مهدی را در غیبت طولانی می‌کند و سپس او را به صورت شخصی جوان ظاهرمی سازد تا معلوم شود که خدای متعال بر همه چیز قادر و تواناست».[6]

3. در روایات متعددی از امام صادق علیه السلام نقل شده است که ایشان فرمودند: «مهدی جوانی رشید و بلندقامت است که در سن نزدیک به 30 سال ظهور خواهد کرد.[7]

4. امام رضا علیه السلام فرمود: علامت مهدی، این است که وی از نظر سنی، پیر اما در ظاهر و سیما، جوان خواهد بود به طوری که هر کس آن حضرت را زیارت کند 40 یا کمتر از آن را تصور خواهد کرد.»[8]



نوشته های دیگران ()
نویسنده متن فوق: » setarehashemi ( دوشنبه 88/4/1 :: ساعت 11:27 صبح )
<      1   2   3      >
»» لیست کل یادداشت های این وبلاگ

نصف مال من نصف مال تو
یاد یار مهربان
انسان صراط مستقیم است!
پیام های نوید بخش سوره زمر
ضریح گمشده
[عناوین آرشیوشده]

>> بازدید امروز: 14
>> بازدید دیروز: 1
>> مجموع بازدیدها: 19999
» درباره من

فقط خدا

» پیوندهای روزانه

گلی از گلشن طه [10]
[آرشیو(1)]

» فهرست موضوعی یادداشت ها
مذهبی[4] . خدا[3] . قرانی . احمدی نژاد . الهم عجل لولیک الفرج . انتخابات .
» آرشیو مطالب
خرداد 1388
حمایت برادر شهید همت از احمدی نژاد
تیر 1388

» لوگوی وبلاگ


» لینک دوستان




» صفحات اختصاصی

» طراح قالب